Monday, December 13, 2004

Anarchi



اولی قابلمه رو بدون آب ریختن گذاشته بود توی فر، دومی اومد و تعجب کرد و بعد گفت خوب از این آنارشیست هر چیزی بر میاد، بعد به من نگاه کرد و گفت با اینا نگرد، برای بچه ها خوب نیست،... باز خودشو تصحیح کرد که نه تو از همه ما آنارشیست تری. حالا شاید من آناریست تر باشم یا نه فقط نکته ی جالب این بود که چون اونا فقط با اصطلاحات و زبانی حرف میزنن که من بلدش نیستم، عملاً فقط کنارشون به بهانه هایی حضور دارم و اصلا راهی نداشته که بدونه من چه طور فکر میکنم.
اومدم بگم شما آنارشیسمتون هدف مند نیست و رو هوا میرید جلو که خودش برگشت گفت ماها آنارشیست تخمی هستیم! خواسته بودم بگم آنارشی کارکردش مثل جهش میمونه برای تکامل، مثل رهایی از همون اینفیمم نسبی میمونه.
که اونایی که هی میکشند و مینوشند و عقلشون با ماتحتشون بازی میکنه، همه این کارها هم افتخارشونه، سنت شکن نیستن. اگه راست میگن باید نقطه نا بهینه ای که خودشون توش هستند رو بشکنند تا به جای بهینه تر برسند.
یعنی وقتی که من وسط یک عده نیهیلیست که بی اعتقادی به هر چیزی افتخارشونه، روزه میگیرم و خیالیم هم نیست فکر میکنم آنارشیست ترم. یا وقتی علی رغم تمام تصوراتی که از هاجر همایی میره به عنوان آدم ایده آلیست و مثلا روشن فکر نما و غیره میرم دماغم رو عمل میکنم و خیالیم هم نیست باز بیشتر خوشم میاد(!) یعنی، تصورم اینه ماها باید کلی جاها هنر کنیم، ساختارهای پر ادا اطوار محیط دور و اطراف "خودمون" رو بشکنیم.
اما تو بیا به خودت احترام بگذار و به من نگو تو سبکی چون به ظاهرت توجه میکنی، تو مبتذلی چون آشپزیت خوبه، تو ضعیفی چون خودت رو بند اعتقادات مذهبی کردی. یه جاهایی یه سری سنت ها رو که شکستی یاد میگیری جاهای غیر ضروری و غیر بهینه ش رو حذف کنی و شاید بهتر باشه دوباره جور جدیدی بهشون برگردی، نه اینکه تجربه سالیان دراز زندگی آدمها رو نفی کنی و تو دور روز زندگی بخوای همه چیزو ردیف کنی، مگه واقعاً حرکتت رو در آینده زندگی آدمها موثر بدونی {مثل جهش} نه برای خودت،... مثال ساده و خیلی سطحی از این سنت شکنی های توهمی اینه که الان بسیاری از دخترها اسم آشپزی میاد کلی اه اه پیف پیف میکن و میگن هیچی بلد نیستن درست کنند غیر تخم مرغ، در حالی که این مساله ی اصلاً مهمی هم نیست و بیشتر حکم لجبازی داره، در عین حال بیشتر از باکلاس نشون دادن دخترهای دست به سیاه و سفید نزده، نشان دهنده کمال بی عرضگی یا نازپروردگی شونه که بری بالا بیای پایین نشان از هیچ چیز مثبتی نداره.
نکته اینکه من چون پروژه دارم، امشب دارم اینقدر مینویسم!





4 comments:

arash. said...

soali ke matrah mishe inhe ke chera inghad riz minvisi?! fonteto gondeh kon!

AB said...

دخترک « بهینه تر » معنی نمی ده. بهینه یعنی بهترین.
یه بار سر این قضیه تو کلاس OR2 اونقده گند زدم که رفتم درس رو حذف کردم! اونم به خاطر یه خودشیرینیه بی جا!ً

Unknown said...

یه جاش که گفتم!! هر نطقه اینفیمم رو که یه نقطه بهینه در نظر بگیریم، اینفیمم نسبی داریم و مطلق، نسبت به هم بهتر و بدتر دارند...

Anonymous said...

فک کنم روح یه چیزی باشه تو مایه های یه سیستم عامل که میتونه خودش رو تغییر بده. اگه هر کسی که به دنیا میاد نره سرویس پک نصب کنه، مجبوره تک تک باگها رو خودش کشف کنه و بعدم دیباگ. کسی نمیخواد سرویس پک بگیره حداقل باگ-لیست رو که میتونه بگیره.
2- این صفتها (روشنفکر/امروزی/ آنارشیست/...) مال نحوه رسیدن به نتیجه-ان نه خود اون نتیجه ها.