Wednesday, March 31, 2010



شرم
شرم
سرخ شدن گوش ها از شرم
شرم

دوره خیلی, خیلی دوره آخرین خاطره ی شرم,
حتی اگر دیگران هم لایق شرمندگی بدانندم.

پ.ن. شرم هم از جنس اون هیجان مقدمات معلق افتادن در عشقه
پ.ن. 2. چرا کسی که بیشتر معصومه, نشانه های شرم هم درش بیشتر دیده میشه؟ اونی که معصومه که گناه نکرده, گناه هم داره اذیتش, بعد چرا باید از کوچکترین چیزها شرمنده بشه؟ یا اصلا تعریف معصومیته که ایراد داره؟ یا اون مظلومیه, اونی که تن میده به شرمندگی ...

قاطی دارم من. اما شرم ندارم, مظلوم هم نیستم. شرم ندارم, حتی اگر دیگران لایق شرمندگی بدانندم.


Sunday, March 28, 2010

هیچ چیز از آن انسان نیست
هرگز
نی قدرتش
نی ضعفش
و نی حتی دلش

و آن دم که دست به آغوش می گشاید
سایه ش سایه ی صلیبی ست ...

و آن دم که میپندارد خوشبختی را
در آغوش فشرده ست
آن را له میکند.

زندگی او طلاقی عجیب و دردناک است ...
هیچ عشقی را ...
سرانجام خوش نیست.

ماتئی ویسنی یک



حرفی نیست،
باید آینه ای گذاشت،
و خود برخواست،
...



Shift-delete is an illusion!



اینکه پسوردهام حتی روی کامپیوتر خودم هم سیو نیست بهم احساس بی خانمانی میده.