Friday, November 12, 2004


من فکر کنم دارای خاصیت چند همسری باشم.
البته به طور بالقوه!



یعنی وقتی بلد نباشی X تا دوست داشته بشی توسط یک نفر، بعد مجبور میشی توسط n نفر به میزان X/n دوست داشته بشی که خیلی سختت نیاد.


2 comments:

Anonymous said...

khoobe chon faghat X/n (n --> 00) sefret mikone
pas hanooz jaa dari ta sefret zade she chon har che ghadram ke shohar koni be in adad royaei omran beresi!

Anonymous said...

راستش چند فرض مناقشه برانگیز اینجا هست: 1. همسر داشتن رابطه ی ضروری و/یا علٌی با دوست داشته شدن دارد. 2.دوست داشتن و/یا دوست داشته شدن کمیت بردار است. 3. کمیت مذکور (به شرط وجود) هرچه بیشترش بهتر است. 4. کمیت مذکور (به شرط وجود) قابل اندازه گیری و بیان کردن بر حسب واحدهای آشنای ذهن ریاضی/مهندسی است.5. انحصاراً دوست داشته شدن بر چمعی دوست داشته شدن مزیت دارد. 6. ما از مافی الضمیر اطرافیانمان آگاهیم و می دانیم کی ما را چقدر دوست دارد. 7. مافی الضیری که به سطح زبان یا نگاه برنیاید برای لای جرز خوب است.8. در دوستی "من" هستم که اهمیت دارم. دایره ی دوستی بر گرد وچود من نقش می یابد.9. دوست داشته شدن در حیطه ی دانش/مهارت قرار می گیرد وتن به بلد بودن می سپارد. 10. ای دوستان موجود شما را از سر ناچاری دارم و همگی تان مصداق کنیزمطبخ هستید چرا که گفته اند اگر دستت نرسد به بی بی دریاب کنیز مطبخ را