Friday, October 27, 2006



باز جمعه ساعت 12:35 و تهران 10 و هنوز زنگ نزده ند ...

از دیروز پنجشنبه ساعت 5:50 بعد از ظهر سیگار نکشیده م و حالم هنوز خوبه. حتی به مراتب بهتر از وقتی که تا حالا یه پاکت دیگه هم تموم کرده بودم...
دکتری که پریروز برای گرفتگی گردنم پیشش رفتم یه شماره تلفن بهم داد با یه بسته ترک سیگار. شماره تلفنه مال اینه که هر وقت سوالی مشکلی داشتی یا داشتی به سمت این میرفتی که سیگار بکشی بهش زنگ بزنی و کمک بخوای. یاد اون تلفن ضبط شده ی یازده سپتامبر افتادم که تازه پخشش کردن که دختره تو ساختمون وسط آتیش داره خفه میشه از اون ور پشت تلفن یارو هی داره بهش میگه نه تو خوبی، همه چیز درست میشه، الان از اونجا میارنت بیرون, بعد دختره پشت خط تلفن جون میده، ساختمون هم فرو میریزه!
به هر حال به نظرم که ترک کنم، خیلی خرجش زیاده.




No comments: