Monday, January 23, 2012

تاریخ،‌ تاریخ موجود کثیف و خشنی ست. تاریخ شخصی، تاریخ عمومی، تاریخ جهانی. هیچ چیز، هیچوقت بهتر و هیچ وقت بدتر نمی شود. همینی ست که هست. داستان ها همه تکراری ست. دردهاست که بزرگتر میشود. عمیق تر میشود. برای همین است که آدمها باید بمیرند و قبل از اینکه بمیرند آدمهای جدید تولید کنند که کسی بار درد را بر دوش بگیرد. 

باشد که در تاریخ ثبت شود که من نمیخواهم با تاریخ هیچ نسبتی داشته باشم. 

پ.ن. امروز بابام رفت سفر مدیتیشن ده روزه با قطع ارتباط با دنیای مجازی و واقعی. من فیسبوکم رو تعطیل کردم. 

1 comment:

Ehsan said...

بابات ویپاسانا میره؟؟