Tuesday, May 31, 2005



سه ماه دیگه

سه ماه دیگه جای امروز


سه ماه خیلی زیاده



باید یه راهی باشه



راستی من همونی هستم که دیگه نیست.
اشاره به اینکه دیگه نیستم،
اصلاً فهمیدی؟
فهمیدی که دیگه نیستم؟
من دیگه نیستم!
من همونی هستم که دیگه نیست.
جام هم خالیه،
مثل یه سوراخ،
شاید واسه همینه که نفمیدی،
که من دیگه نیستم.




احمق! گاو! بیشعور! تو که میدونستی آخرش همه چی گند میخوره، ساده دل، بیچاره، بدبخت، چه طور شد فکر کردی کوفت و بمان و بیسار ... اَه!! قیافه ش داد میزنه همچین مزخرفاتی داره به خودش میگه.
یاد اون باری میافتم که تلفن رو برداشتم و اون همه شماره رو گرفتم. اون باری که افتادم به بلند بلند فکر کردن و حرف زدن، ... یاد هرچی که دارم.
تو دلم بهش میگم:" احمق! گاو! بیشعور! ساده دل! بیچاره! بدبخت! هرچی هم که داری از اون بارهاییه که با مغز شیرجه زدی تو دیوار ..."
به حال نزارش اخم میکنم، سرم رو میندازم عقب و چشمهامو میبندم. از آدمهای احمقِ گاو بیشعور ساده دلِ بیچاره ی بدبخت بدم میاد.

پی نوشت پشه میزنتم، میکشمش، از پشه کشتن خوشم نمیاد، مخصوصاً وقتی بعد از کشتن ببینم بیچاره هیچی هنوز خون نخورده بوده، ...

Monday, May 30, 2005



من انتخابات رو تحریم نمیکنم.
من انتخابات رو تقبیح میکنم!



بالاخره به این نتیجه رسیدم که خون من بر ضد نظم پادتن تولید میکنه!
اگر تو اروپا متولد می شدم حتما میرفتم ایتالیا زندگی میکردم، آخرش در اوج با کلاسی فرانسه، اما علی الحساب جام همینجا خوبه. دم انتخاباتم که هست، سور و سات محیاست. حتی بر حسب اتفاق هم هیچ چیزی نیست حساب کتاب داشته باشه که من نسبت بهش آلرژی نشون بدم.
اگه میشد یه فکری به حال جاذبه کرد هم که دیگه تو این دنیا غم واسم باقی نمی موند :)
دودورودودو دو دو دو ...



موذن زاده اردبیلی مرده. نمیدونم کِی، ...

Friday, May 27, 2005



هیچ راهی بازگشت نداره،
هیچ راهی،
کافیه یه نگاه به خاک پاچه های شلوارت بکنی.


Blind Gaurdian - Lord of the Rings

Sunday, May 22, 2005



در یک اقدام انتحاری به منظور اعتراض به دودر شدن های مکرر توسط استاد راهنما میخوام فردا در جلسه به علت پشه گزیدگی شدید شرکت نکنم!

Friday, May 20, 2005



منتظر بودم بارون بند بیاد بگم احساس آرامش میکنم.
یه جور عمیقی ...
یه جور عجیبی ...
این وبلاگ بستن های من هم هر بار یه جور خودکشی ه. خیلی هم خودکشی موفقیت آمیزیه، اصلا مهم نیست کی چی فکر میکنه :) مساله شخصیه. بعضی ها هم که حواسشون بوده خوشحالم کردن که حواسشون بوده!
خلاصه اینکه تولدم مبارک :)




بارون داره میاد.
از شعرهایی که موقع بارون نوشته میشن حالم به هم میخوره.