"She tells him not about herself effectively cheating on him, but about fantasizing making with a naval officer in a hotel, so on and so on. The entire film is his desperate attempt to catch up with her fantasy, which ends in a failure. Many people don't like, in that mysterious rich people's costume party where they meet for their orgies, the big orgy, they complain this orgy is aseptic, totally unattractive without erotic tangent, but I think that's the point. this utter impotence of male fantasizing. The film is the story of how the male fantasy can not catch up with the feminine fantasy. Of how there is too much desire in the feminine fantasy and how this is a treat to male identity."
From "A pervert's guide to cinema" by Slavoj Zizek, on the movie "Eyes wide shut"
ژیژک اینجا آنالیز میکنه میگه ریشه ی چت زدن اون شازده چی بود اما مشکل من با اون اصل هویت مردانه ست. هویتی که جوری تعریف شده که به جای اینکه شیفته ی رویای زنانه بشه، احساس میکنه باید مقابله به مثل بکنه. قرنها زنها زیر میزی مردها رو آنالیز کرده ند، قلقشون دستشون اومده و با هزار جور بازی، بدون لخت کردن آقایون، جلوی بر خوردن به هویتشون رو گرفتن تا در نهایت به یک قسمتی از چیزهایی که میخواستند برسند. زنهای نسل جدیدتر دیگه این جور حرفهای مفت و زور تو کتشون نمیره، حالا یکی و احتمالا یک جماعتی از نسوان باید بیاد این نسل قدیم و جدید مردهایی رو که با توهم بزرگ شده ند رو از خواب بیدار کنه. مردهایی که هویت شون رو اشتباهی تعریف کرده ند. تا این مساله هم حل نشه اینها همینطور برای تثبیت هویت در خطرشون دست و پا خواهند زد. حالا ما در این دوره ی قحط الرجال یک جامعه شناس و روانشناس خبره و هنرمند میخوایم که راه حل ارائه بده. من اگر دستم میرسید میرفتم و مطالعه ی میدانی میکردم از زنهای چندین نسل پیش در مورد تکنیک های کنترل و مدیریت شوهر و شوهرداری تا کاملا به سبک اصلاحات قدم به قدم آقایون رو درمان کرد و از یک جایی هم شروع کرد که خیلی دردشون نیاد. (میدونم خیلی دارم خشن مینویسم، اما مریضم، تب دارم، ساعت هم سه صبحه! دیل ویت ایت!)
اول این فیلم ژیژک میگه، سینما برای این نیست که طلب و آرزوی کسی رو برآورده کنه، کار سینما اینه که یاد بده چه طور طلب کنید. بلکه م نسخه ی درمان این ها یک مجموعه فیلم باشه.
خلاصه اینکه، نه جناب کوچک زاده، قضیه فقط لذت نیست. شعورت نمیرسه الکی خواهر و مادرت رو تعارف نکن و با اسم تحکیم بنیان خانواده روش گذاشتن الکی سر ما منت نگذار.
4 comments:
zanha mitoonan shifteie royaie mardoone bsehan?
ino tajasom kon: ye mard be zanesh mige man emrooz ye dokhtari ro too khiaboon didam ke kheili khoshgel bood, va man hich chize digei azash nemidoonam. age oon be man migoft zanet ro vel kon va ba man bia, man miraftam.
fekr mikoni emkan dare ke zane aval shifteie in royaie mardoone beshe?
aslan in roya be nazaret zibast? chizie ke arzesh shifte shodan dashte bashe?
رویای مردونه نرتیوش شاعرانه نیست، اونهاییش هم که شاعرانه میشه نزدیک میشه به رویای زنانه ...
اگر منظورت اینه که فقط همین جای زن و مرد فیلم رو عوض کنیم این سناریو به دست میاد جواب میدم نه، یادت رفته داستان رو، دوباره نگاه کن
http://www.youtube.com/watch?v=bO0QwaRJOVQ
و این هم قسمت دومش
http://www.youtube.com/watch?v=jks3oRbLiyg
dastan ro yadam narafte. man in filmo bishtar az 10 bar didam va in bakhsh az film ham be nazare man behtarin qesmate filme.
hamishe ham az tarze fekre sathie mard khandam migire.
vali chizi ke hast amiq tar az ine. kolle dastane ezdevaj zire soale.
in hese malekiat va jealousyie ke zire soale.
ino ham begam ke man ye mardam, va midoonam ke Fantasy mardoone mitoone kheili romantic bashe. inke begi in taze mishe shabihe Fantasy zanoone fair nist.
Post a Comment