Monday, November 29, 2010

دکترا با اعمال شاقه

دو نکته:
یک اینکه این ویکیلیکز زندگی و تز واس ما نگذاشته!‌ آقا درش رو تخته کنید ما ظرفیتش رو نداریم. نگرانم وسط نوشتن این تز کلمات ناگوار از انگشتانم بیرون آمده باشد.
دو هم اینکه آقا یا خانم عزیز که از نیروهای مسلح آمریکا از وسط اقیانوس آرام مرتب به وبلاگ ما سر میزنید، جان مادرت یک چشمکی یک چیزی بزن، چنان عرق سردی بر شقیقه ی ما مینشیند هر بار آدرس شما رو اون وسط هیت ها میبینیم که کلا از نوشتن پشیمون میشیم.

پس نوشت نکته ی دو اینه که من از جماعت اطلاعاتی ایران کمتر میترسم تا از این آمریکایی های بیشرف! اونا پفیوزن ادعاشونم نمیشه، بعد هم عشق وطن و قهرمانی و از این حرفهایی گفتن. این وریا با آدم شوخی ندارن!
همچنان پس نوشت، یه دفعه دیدیم گرفتن و گم و گور شدیم، فوقش میافته گردن طرف خودی. حالا که فکر میکنم خیالی هم نیست، بگیرید، بزنید، ببرید!

این ترورا چی میگه؟ نیما رو چرا گرفتین، ما یه دکتر خواستیم بشیم ها.

Monday, November 15, 2010

کدام درختی میتواند شاخه هایش را به باد بسپرد،
پیش از آنکه ریشه هایش را خاک در آغوش گرفته باشد؟

س‌ال‌ِ بَد
سال‌ِ باد
سال‌ِ اشک
‌سال‌ِ شک
‌سال‌ِ اشک‌ِ پروین
‌سال‌ِ خون‌ سهراب
هيچ‌ يکى‌ سخنى‌ نگفتند
نه‌ ميزبان‌ و نه‌ ميهمان‌ و
نه‌ گل‌هاى‌ داودى‌.
کسکشا اینو ببینید


Thursday, November 11, 2010

یکی از چیزهایی که دوست داشتم در من به مادربزرگ پدریم رفته باشه مهارت در آش پزی است و منظور از آش پزی همان پختن آش است! دارم به این نتیجه میرسم که رفته. آن چیز دیگری که مادربزرگ پدری خیلی دارد و بر حسب اتفاق مادربزرگ مادری اصلا این یکی را ندارد توانایی حواله دادن چیزها و کسانی که سر ناسازگاری دارند به تخم و ماتحت و درک است!‌ حالا عجالتا ما اعصاب که نداریم آش میپزیم ببینیم به کجا میرسه موضوع.

در ضمن یارو پسره تو هارد کندی خیلی سکسی ه. یکی از اونا لطفا ما اعصاب نداشتگی مان را به روشهای مختلفی سرش خالی کنیم. مرسی.

آی ای هوسهای شیطانی،‌آی ای شیطان، آی، هوس شیطانی به سرم زده!

Wednesday, November 10, 2010

چیزهایی که شاخ و دم دارند تعدادشون از چیزهایی که شاخ و دم ندارند خیلی کمتره، به این مساله همیشه دقت داشته باشید.

Wednesday, November 03, 2010

It gets better for gays, it doesn't get better for weirdos. period.

Tuesday, November 02, 2010

If I were a witch, I would have no shame in using my powers, but I'm not.
She, however, I'm sure is some sort of a witch, why else would everyone love and respects her so much? She used to be religious, during the revolution she became a religious intellectual, now 30 years later she's just a bizarre kind of an intellectual, She says Marx probably had aspergers syndrome, the classical democracy destroys mobilization, Nietzche is dead and God just never was alive to begin with. I say viva la revoluation and go to sleep.
"I don't want what I need, I want something beautiful"

Monday, November 01, 2010

This cafe you see, it's closed. it's been closed for a thousand years,
It's just full of imaginary people, imaginary people talking to their own imaginary friends. Disappearing by the end of the day, going back to their imaginary homes.
But it's still a nice place, if you like it too you should go and like it on facebook.
They killed Behbood, it was a year ago, remember that?